معنی تأخیر - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با تأخیر
تاخیر
- تاخیر
- واپس گذاشتن، واپس بردن دیر کرد پرمه پرویش سپز دنبال افکندن پس انداختن دیر کردن، دیر آمدن، دیر کرد، جمع تاخیرات
فرهنگ لغت هوشیار
تبخیر
- تبخیر
- بخور کردن به چیزی، بخار شدن، تغییر حالت از مایع به بخار
فرهنگ لغت هوشیار