معنی تفکیر - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با تفکیر
تفکیر
- تفکیر
- اندیشیدن، فکر کردن، پنداشتن، رای زدن، سِگالیدن، اِسگالیدن، اِسگالِش، تَأمُّل
فرهنگ فارسی عمید
تفکیر
- تفکیر
- اندیشه کردن. (زوزنی) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی) (از آنندراج) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به تفکر شود
لغت نامه دهخدا