داغداغان، از درختان جنگلی با برگ های بیضی و دندانه دار و نوک تیز، گل های سبز رنگ و میوۀ ریز و آبدار به رنگ خاکی یا کبود که در نواحی شمالی ایران می روید و بلندیش تا ۲۰ متر می رسد، از ریشه و پوست آن مادۀ زرد رنگی گرفته می شود و از دانۀ آن هم روغن می گیرند، برگ و ریشۀ آن در طب قدیم برای معالجۀ اسهال به کار می رفته تاغوت، تا، ته، تی، تادار، ته دار، تی گیله، تایله، تاه، دغدغان
داغداغان، از درختان جنگلی با برگ های بیضی و دندانه دار و نوک تیز، گل های سبز رنگ و میوۀ ریز و آبدار به رنگ خاکی یا کبود که در نواحی شمالی ایران می روید و بلندیش تا ۲۰ متر می رسد، از ریشه و پوست آن مادۀ زرد رنگی گرفته می شود و از دانۀ آن هم روغن می گیرند، برگ و ریشۀ آن در طب قدیم برای معالجۀ اسهال به کار می رفته تاغوت، تا، تَه، تی، تادار، تَه دار، تی گیلَه، تایلَه، تاه، دِغدِغان
بطنی است ازبنی یربوع. (منتهی الارب). غدانه بن یربوع بن حنظله از قبیلۀ تمیم، نام جدی جاهلی است و حارثه بن بدرالغدانی از فرزندان اوست. (زرکلی ج 2 ص 758) ، ابن غدانه العمانی مردی بود که برای تعلیم و تربیت و تأدیب عباس بن المقتدر تعیین شده بود. (الاوراق ص 9)
بطنی است ازبنی یربوع. (منتهی الارب). غدانه بن یربوع بن حنظله از قبیلۀ تمیم، نام جدی جاهلی است و حارثه بن بدرالغدانی از فرزندان اوست. (زرکلی ج 2 ص 758) ، ابن غدانه العمانی مردی بود که برای تعلیم و تربیت و تأدیب عباس بن المقتدر تعیین شده بود. (الاوراق ص 9)
حبیب اﷲ ثابتی در کتاب درختان جنگلی ایران نام درخت داغداغان را در لاهیجان تادانه ضبط کرده است ولی غالباً این درخت را در لاهیجان و اطراف بنام ’تو’ خوانند. به لغت دیلم حب الزلم است. (تحفۀ حکیم مؤمن) (فهرست مخزن الادویه). تا. داغداغان. توغدان. این اسامی در جنگلهای شمالی ایران بدون تشخیص و فرق به سه قسم درخت خانوادۀ سلتیس داده میشود
حبیب اﷲ ثابتی در کتاب درختان جنگلی ایران نام درخت داغداغان را در لاهیجان تادانه ضبط کرده است ولی غالباً این درخت را در لاهیجان و اطراف بنام ’تو’ خوانند. به لغت دیلم حب الزلم است. (تحفۀ حکیم مؤمن) (فهرست مخزن الادویه). تا. داغداغان. توغدان. این اسامی در جنگلهای شمالی ایران بدون تشخیص و فرق به سه قسم درخت خانوادۀ سلتیس داده میشود