جدول جو
جدول جو

معنی تطهیر - جستجوی لغت در جدول جو

تطهیر
برشنوم
تصویری از تطهیر
تصویر تطهیر
فرهنگ واژه فارسی سره
تطهیر
پاکاندن پاک گرداندن، شست و شوی پاک کردن پاکیزه ساختن شستن، پاکی طهارت، جمع تطهیرات
فرهنگ لغت هوشیار
تطهیر
پاک کردن، پاکیزه کردن، چیزی را با آب شستن و پاکیزه ساختن
تصویری از تطهیر
تصویر تطهیر
فرهنگ فارسی عمید
تطهیر
((تَ))
پاک کردن، پاکیزه ساختن
تصویری از تطهیر
تصویر تطهیر
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تطایر
تصویر تطایر
پراکنده شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تظهیر
تصویر تظهیر
پشت نویسی پشت گوش انداختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشهیر
تصویر تشهیر
آشکار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تطایر
تصویر تطایر
پراکنده شدن، دراز شدن، فراگرفتن ابر در همۀ آسمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تشهیر
تصویر تشهیر
مشهور کردن، شهره کردن، رسوایی کسی را شهرت دادن، رسوا ساختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تشهیر
تصویر تشهیر
((تَ))
مشهور کردن، رسوا کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تطایر
تصویر تطایر
((تَ یُ))
پریدن، پراکنده شدن، پرش، پراکندگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تطییر
تصویر تطییر
پرانیدن، پرواز دادن
فرهنگ فارسی عمید
مرغوایش (مرغوا فال بد) تطیر در تازی نیز وایش (فال) به مرغ است و مرغوا وای بد از روی پرواز مرغ فال بدزدن مرغوا زدن ، فال بدزدن بفال بد گرفتن، مرغوا، جمع تطیرات
فرهنگ لغت هوشیار
پاکایش، خود شویی، باز داشت خود از گناه پاک شدن سر و تن شستن، شست و شو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تطیر
تصویر تطیر
فال بد زدن، به فال بد گرفتن، از پرواز مرغ فال زدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طهیر
تصویر طهیر
پاک کننده، پاک، شسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تطیر
تصویر تطیر
((تَ طَ یُّ))
به فال بد گرفتن، از پرواز مرغ فال زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تطهر
تصویر تطهر
((تَ طَ هُّ))
پاک شدن، سرو تن شستن، شست وشو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تطهیرات
تصویر تطهیرات
جمع تطهیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تطهیر کردن
تصویر تطهیر کردن
پاک کردنپاکیزه ساختن شستن
فرهنگ لغت هوشیار