جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با تطییر

تطییر

تطییر
بپرانیدن. (زوزنی). پرانیدن. (تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، بخش بخش کردن چیزی را، باردار کردن گشن همه مادیان را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

تطییب

تطییب
خوشبو گرداندن بویه دار کردن بویاندن پاکیزه گردانیدن طیب و طاهر کردن، حلال کردن
فرهنگ لغت هوشیار

تطهیر

تطهیر
پاکاندن پاک گرداندن، شست و شوی پاک کردن پاکیزه ساختن شستن، پاکی طهارت، جمع تطهیرات
فرهنگ لغت هوشیار