- تضییف
- مهمان داشتن مهمانی دادن
معنی تضییف - جستجوی لغت در جدول جو
- تضییف ((تَ))
- مهمان داری کردن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گریز از ترس، فرود آمدن، بد دلی
تنگ کردن، تنگ گرفتن
ضایع و مهمل گردانیدن
نبهره کردن ازارزش انداختن ناسره داشتن نبهره داشتن نادرست خواندن
سست و ناتوان پنداشتن کسی را
بد دل شدن
ریخت گرفتن نیک بریدن نیک بریدنقطعه قطعه کردن، کیفیتی معلوم قرار دادن برای شی، جمع تکییفات
فزونی پذیری
مردار شدن، بوی گرفتن مردار
ناسره و ناروا کردن مسکوک
ضایع کردن، تلف کردن، مهمل و بیکار ساختن چیزی
تنگ کردن، سخت گرفتن به کسی، در تنگنا قرار دادن
ضعیف کردن، سست و ناتوان کردن، دوبرابر کردن، دوچندان کردن
میهمان شدن، گراییدن