جدول جو
جدول جو

معنی تضییق

تضییق
تنگ کردن، سخت گرفتن به کسی، در تنگنا قرار دادن
تصویری از تضییق
تصویر تضییق
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با تضییق

تضییق

تضییق
تنگ کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). ضدتوسیع. (اقرب الموارد) ، کار تنگ فراگرفتن. (تاج المصادر بیهقی). کار تنگ گرفتن. (از زوزنی) (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). تنگ گرفتن بر کسی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا