خرسندی دادن، دلخوشی دادن، کسی را از غم واندوه رهایی دادن و سرگرم ساختن، تسلی دادن شخص عزادار و مصیبت زدهخرسندی دادن، دلخوشی دادن، کسی را از غم واندوه رهایی دادن و سرگرم ساختن، تسلی دادن شخص عزادار و مصیبت زده
زیور بر نهادن پیرایه بستن آراستن، یکی از مراتب قوه عقل عملی و آن آراسته شدن با وصاف ستوده و خصال پسندیده استزیور بر نهادن پیرایه بستن آراستن، یکی از مراتب قوه عقل عملی و آن آراسته شدن با وصاف ستوده و خصال پسندیده است
سه بنی سه خوانی باور ترسایی درباره پدر پسر و جان اشویی (روح القدس)، سه بخشی، سه شویی، سه پهلویی (پهلو بر ضلع) سه بریسه بنی سه خوانی باور ترسایی درباره پدر پسر و جان اشویی (روح القدس)، سه بخشی، سه شویی، سه پهلویی (پهلو بر ضلع) سه بری
سر بار، یک لنگه از بار، بار کوچکی که بر پشت استر یا الاغ بگذارند و بر آن سوار شوندسر بار، یک لنگه از بار، بار کوچکی که بر پشت استر یا الاغ بگذارند و بر آن سوار شوند
عهده داری امور املاک موقوفه، عهده دار شدن، سرپرستی و رسیدگی امری را به عهدۀ کسی سپردنعهده داری امور املاک موقوفه، عهده دار شدن، سرپرستی و رسیدگی امری را به عهدۀ کسی سپردن
گردن نهادن، سلام گفتن، پذیرفتن شکست و متوقف کردن جنگ، حالت اطاعت و فرمانبرداری، مطیع، فرمانبردارگردن نهادن، سلام گفتن، پذیرفتن شکست و متوقف کردن جنگ، حالت اطاعت و فرمانبرداری، مطیع، فرمانبردار
والی گردانیدن، رسیدگی به امری را به عهده کسی گذاشتن، به عهده گرفتن املاک موقوفهوالی گردانیدن، رسیدگی به امری را به عهده کسی گذاشتن، به عهده گرفتن املاک موقوفه