معنی تسلیم - فرهنگ فارسی معین
معنی تسلیم
- تسلیم((تَ))
- گردن نهادن، سلام گفتن، پذیرفتن شکست و متوقف کردن جنگ، حالت اطاعت و فرمانبرداری، مطیع، فرمانبردار
تصویر تسلیم
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با تسلیم
تسلیم
- تسلیم
- گردن نهادن، رام شدن، واگذار کردن، سپردن، درود، سلام
فرهنگ فارسی عمید