- تروریست
- دهشت افکن
معنی تروریست - جستجوی لغت در جدول جو
- تروریست
- آدم کش، عامل ترور
- تروریست
- فرد یا گروهی که اقدام به ترور کند، آدم کش، فرد یا گروهی که ترور را شیوۀ مناسبی برای نیل به اهداف خود می دانند
- تروریست
- آن که اقدام به سوء قصد یا کشتن کسی می کند (سیاسی)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دهشت افکنی
اصل حکومت وحشت و فشار
به کارگیری ترور به عنوان شیوه عمل برای دست یافتن به هدف که معمولاً دلایل سیاسی و عقیدتی دارد
روش کسانی که آدم کشی و تهدید مردم و ایجاد خوف و وحشت را به هر طریقی که باشد برای رسیدن به هدف های سیاسی خود از قبیل تغییر حکومت یا در دست گرفتن زمام امور به کار می گیرند
گردشگر
سیاح، جهانگرد
گردشگر، کسی که به منظور سیاحت و شناخت مکانی به آنجا سفر می کند، گیتی خرام، جهانگرد، گیتی نورد، رهگیر، سیّاح، جهان نورد، سائح
جهانگرد، سیاح، گردشگر (واژه فرهنگستان)
حاجت نیازمندی، ضرورت، سزاواری شایستگی لیاقت، طور روش رسم، ضروری
دربایست، ضروری، مورد حاجت، حاجت
جمع ضروریه، آچاران بایستگان سنگول جمع ضروریه لوازم، دربایستها احتیاجات. یا ضروریاتست. قضایای یقینی ششگانه که مرجع امور نظری هستند و عبارتند از: اولیات محسوسات متواترات مجربات حدسیات فطریات، امور ششگانه نزد اطبا که عبارتند از: هوا خواب بیداری ماکولات و مشروبات
گردشگری
مسافرت به منظور تفریح و تجارت و بازدید و غیره، گردشگری، جهانگردی (واژه فرهنگستان)