معنی دروایست دروایست (دَرْ یِ) دربایست. ضروری. مایحتاج. (برهان) (آنندراج). لازم. واجب. مهم، شایسته. مناسب. موافق، موافقت. مناسبت. مشابهت. مطابقت، راضی، سرنگون. واژگونه. (ناظم الاطباء). رجوع به دروا شود لغت نامه دهخدا