توریست توریست گَردِشگَر، کسی که به منظور سیاحت و شناخت مکانی به آنجا سفر می کند، گیتی خَرام، جَهانگَرد، گیتی نَوَرد، رَهگیر، سَیّاح، جَهان نَوَرد، سائِح فرهنگ فارسی عمید
تروریست تروریست فرد یا گروهی که اقدام به ترور کند، آدم کش، فرد یا گروهی که ترور را شیوۀ مناسبی برای نیل به اهداف خود می دانند فرهنگ فارسی عمید
توریسم توریسم مسافرت به منظور تفریح و تجارت و بازدید و غیره، گردشگری، جهانگردی (واژه فرهنگستان) فرهنگ فارسی معین