جدول جو
جدول جو

معنی تأثر - جستجوی لغت در جدول جو

تأثر
((تَ أَ ثُّ))
اندوهگین شدن، اثر پذیرفتن
تصویری از تأثر
تصویر تأثر
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متأثر
تصویر متأثر
((مُ تَءَ ثِّ))
اندوهگین، متألم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تدثر
تصویر تدثر
با لباس خود را پوشاندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکثر
تصویر تکثر
بسیار جستن، بسیار نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
اندوهگین شدن اندوهگنی سنه افسردگی، نشان پذیری، پس چیزی رفتن اندوهگین شدن، بر اثر رفتن پس چیزی رفتن، نشان پذیرفتن قبول اثر کردن، اندوهگینی، اندوه، جمع تاثرات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاثر
تصویر تاثر
اثر پذیرفتن، قبول اثر کردن، اندوهگین شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تدثر
تصویر تدثر
خود را با لباس پوشاندن، لباس را به خود پیچیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تأمر
تصویر تأمر
((تَ أَ مُّ))
فرمان راندن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تأخر
تصویر تأخر
((تَ أَ خُّ))
پس ماندن، عقب افتادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تأثیر
تصویر تأثیر
((تَ))
اثر کردن، نفوذ کردن جمع تأثیرات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تأثم
تصویر تأثم
((ثَ أَ ثُّ))
باز ایستادن از گناه، توبه کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تأثل
تصویر تأثل
((تَ أَ ثُّ))
محکم و استوار شدن، بزرگ شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تدثر
تصویر تدثر
((تَ دَ ثُّ))
خود را در جامه پیچیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تکثر
تصویر تکثر
((تَ کَ ثّ))
بسیار شدن، زیاد شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مأثر
تصویر مأثر
((مَ ثِ))
جمع مأثره، کارهای نیک و پسندیده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تکثر
تصویر تکثر
بسیار شدن، زیاد شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مستأثر
تصویر مستأثر
((مُ تَ ثِ))
منتخب، مختص، متأثر، غمگین
فرهنگ فارسی معین