جدول جو
جدول جو

معنی تأثیر

تأثیر((تَ))
اثر کردن، نفوذ کردن جمع تأثیرات
تصویری از تأثیر
تصویر تأثیر
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با تأثیر

تاثیر

تاثیر
اثر کردن، نشان گذاشتن در چیزی هنایش برگری در آیش کار سازی، نشان گذاشتن کارگر شدن کارگر افتادن کاری شدن، نشان گذاشتن اثر کردن، نفوذ کارگری، جمع تاثیرات
فرهنگ لغت هوشیار