- بگند (بَ گَ)
آشیان که جا ومقام مرغان است. (برهان). آشیان مرغان. (ناظم الاطباء). آشیان و آشیانۀ مرغ. (از انجمن آرا) (آنندراج) ، چیز مفت بچنگ آوردن. (فرهنگ لغات عامیانه). بدون تحمل رنج به مال یا منصبی رسیدن. (فرهنگ فارسی معین). استفادۀ غیرمنتظر بی تهیۀ عوامل و مقدمات. (یادداشت مرحوم دهخدا) ، از موقع مناسب استفاده کردن. (فرهنگ لغات عامیانه). استفاده کردن از موضوعی. (فرهنگ فارسی معین). فایدۀ غیرمترقبه و غیرمنتظره را از پیش آمدی بردن. فایدتی مالی از امری غیرمنتظر بردن. نفع بردن غیرمنتظر با زیرکی. (یادداشت مرحوم دهخدا).
- از هوا بل گرفتن، از فرصتی آنی و ناگهانی منتهای استفاده را کردن و چیزی غیرمنتظره بدست آوردن. (فرهنگ عوام)
- از هوا بل گرفتن، از فرصتی آنی و ناگهانی منتهای استفاده را کردن و چیزی غیرمنتظره بدست آوردن. (فرهنگ عوام)
