جدول جو
جدول جو

معنی بلند

بلند((بُ لَ))
دارای کشیدگی زیاد به سوی بالا، دارای فاصله زیاد از زمین، دراز، کشیده، دارای دامنه زیاد، دارای ارزش، یا اهمیت یا اعتبار معنوی
تصویری از بلند
تصویر بلند
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با بلند

بلند

بلند
مقابلِ کوتاه، دراز مثلاً چوب بلند،
قدکشیده، برافراشته، مرتفع، مقابلِ پَست مثلاً کوه بلند،
کنایه از پر اهمیت، ارجمند مثلاً مقام بلند، نسب بلند،
کنایه از مساعد مثلاً بخت بلند،
بسیار شدید و رسا مثلاً صدای بلند
بلند شدن: افراخته شدن، بالا رفتن، به بلندی رسیدن، از جا برخاستن، دراز شدن چیزی
بلند کردن: برافراشتن، بالا بردن، برداشتن چیزی از زمین یا از جایی
بلند
فرهنگ فارسی عمید