جدول جو
جدول جو

معنی بَرِيق - جستجوی لغت در جدول جو

بَرِيق
درخشش
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

جسور، پررنگ، بی باک
دیکشنری عربی به فارسی
جانشین، جایگزین
دیکشنری عربی به فارسی
بخیل، خسیس
دیکشنری عربی به فارسی
اقیانوسی، دریایی، مربوط به دریا
دیکشنری عربی به فارسی
زنگ زدگی، دقیق، به موقع، ظریف، پرصدا، دقیق و موشکاف، وسواسی
دیکشنری عربی به فارسی
عدم تمرکز، جدایی، مرزبندی
دیکشنری عربی به فارسی
تعریق، حجاب
دیکشنری عربی به فارسی
قدیمی و کهنه، قدیمی
دیکشنری عربی به فارسی
زمینی، وحشی، وحشیانه
دیکشنری عربی به فارسی
صریح، صادقانه، مستقیم، رک و راست
دیکشنری عربی به فارسی
دوستانه، دوست
دیکشنری عربی به فارسی
عریض، گسترده
دیکشنری عربی به فارسی
بلوند، برادر، شکافنده
دیکشنری عربی به فارسی
معتبر، محترم، اشرافی
دیکشنری عربی به فارسی
ولخرجی، مسرف
دیکشنری عربی به فارسی
بی ضرر، بی گناه، سادگی
دیکشنری عربی به فارسی
آخرین بودن، او ماند، ماندن
دیکشنری عربی به فارسی
راه، جاده
دیکشنری عربی به فارسی
زرق و برق دار، جشن
دیکشنری عربی به فارسی
درخشان، زرق و برق دار
دیکشنری عربی به فارسی
شیوا، فصیح
دیکشنری عربی به فارسی
بی کلام، سعادت
دیکشنری عربی به فارسی
دست نخورده، اوایل
دیکشنری عربی به فارسی
چند، ناراضی
دیکشنری عربی به فارسی
سرد، پاپیروس
دیکشنری عربی به فارسی
تنبل، کند
دیکشنری عربی به فارسی
مدرن، ظریف، شیک، جذّاب، تمیز و مرتّب، مد روز
دیکشنری عربی به فارسی
دوربین، بصیرتی، عمیق، دلپذیر
دیکشنری عربی به فارسی
وحشی، زشت
دیکشنری عربی به فارسی
پایه ای، اساسی، خام، مینیمالیست، ساده
دیکشنری عربی به فارسی
شنیع، بد، شیطانی، شرور
دیکشنری عربی به فارسی