معنی بَهِيج
بَهِيج
زرق و برق دار، جشن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با بَهِيج
بَهِيّ
بَهِيّ
دِرَخشان، زَرق و بَرق دار
دیکشنری عربی به فارسی
بَلِيغ
بَلِيغ
شیوا، فَصیح
دیکشنری عربی به فارسی
بَلِيس
بَلِيس
بی کَلام، سَعادَت
دیکشنری عربی به فارسی
بَكِير
بَكِير
دَست نَخُوردِه، اَوایِل
دیکشنری عربی به فارسی
بَقِيَ
بَقِيَ
آخِرین بودَن، او ماند، ماندَن
دیکشنری عربی به فارسی
بَعِيس
بَعِيس
چَند، ناراضی
دیکشنری عربی به فارسی
بَعِيد
بَعِيد
دور
دیکشنری عربی به فارسی
بَطِيء
بَطِيء
تَنبَل، کُند
دیکشنری عربی به فارسی
بَصِير
بَصِير
دوربین، بَصیرَتی، عَمیق، دِلپَذیر
دیکشنری عربی به فارسی