تره زار و زمین سبزه ناک، یقال: ارض بقیله. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). و رجوع به بقاله و بقله و بقیل شود، مناسب بودن. (ناظم الاطباء ذیل بکار) ، لایق و سزاوار بودن. (ناظم الاطباء) ، مقبول بودن. پسند آمدن: مرا تخت بر بر نیاید بکار اگر بد رسد بر تن شهریار. فردوسی
تره زار و زمین سبزه ناک، یقال: ارض بقیله. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). و رجوع به بقاله و بقله و بقیل شود، مناسب بودن. (ناظم الاطباء ذیل بکار) ، لایق و سزاوار بودن. (ناظم الاطباء) ، مقبول بودن. پسند آمدن: مرا تخت بر بر نیاید بکار اگر بد رسد بر تن شهریار. فردوسی
مصغر بقله. (ناظم الاطباء) ، بجا آوردن و انجام دادن. (ناظم الاطباء ذیل بکار) : کنون اندرین هم بکار آورم برو بر فراوان نگار آورم. فردوسی. بد فعل و عوان گرچه شود دوست به آخر هم بر تو به کار آرد یک روز عوانیش. ناصرخسرو. ، کشتن و قتل کردن. (ناظم الاطباء ذیل بکار)
مصغر بقله. (ناظم الاطباء) ، بجا آوردن و انجام دادن. (ناظم الاطباء ذیل بکار) : کنون اندرین هم بکار آورم برو بر فراوان نگار آورم. فردوسی. بد فعل و عوان گرچه شود دوست به آخر هم بر تو به کار آرد یک روز عوانیش. ناصرخسرو. ، کشتن و قتل کردن. (ناظم الاطباء ذیل بکار)