جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با بلیل

بلیل

بلیل
دهی از دهستان خان اندبیل، بخش مرکزی شهرستان هروآباد. سکنۀ آن 353 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و عدس است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

بلیل

بلیل
آواز. (منتهی الارب). ناله و انین از خستگی و تعب. (از ذیل اقرب الموارد از تاج). بَل ّ. و رجوع به بل شود.
لغت نامه دهخدا

بلیله

بلیله
درختچه ای از تیره کمبرتاسه نزدیک به تیره فرفیون که جزو رده دو لپه ییهای جدا گلبرگ است. این گیاه مخصوص نواحی حاره است و بومی هند میباشد. میوه های آن تقریبا ببزرگی یک بادام معمولی است ولی دارای تقسیمات عریضی پنج تایی میباشد (شبیه میوه باقلا) گوشت روی میوه که روی پوست دانه را پوشانده تلخ مزه و قابض است. پوست دانه اش بسیار سخت است و از مغز آن روغن مخصوصی میگیرند. بطور کلی میوه های این گیاه در تداوی مورد استفاده واقع میگردد بلیلج
فرهنگ لغت هوشیار