جدول جو
جدول جو

معنی بقیله

بقیله
(بَ لَ)
تره زار و زمین سبزه ناک، یقال: ارض بقیله. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). و رجوع به بقاله و بقله و بقیل شود، مناسب بودن. (ناظم الاطباء ذیل بکار) ، لایق و سزاوار بودن. (ناظم الاطباء) ، مقبول بودن. پسند آمدن:
مرا تخت بر بر نیاید بکار
اگر بد رسد بر تن شهریار.
فردوسی
لغت نامه دهخدا