- بضاعات (بِ)
جمع واژۀ بضاعه یا بضاعت.
- بضاعات مزجات، سرمایه های اندک:
بکردار بدشان مقید نکرد
بضاعات مزجاتشان رد نکرد.
سعدی (بوستان).
و رجوع به بضاعت و بضاعت مزجات شود
- بضاعات مزجات، سرمایه های اندک:
بکردار بدشان مقید نکرد
بضاعات مزجاتشان رد نکرد.
سعدی (بوستان).
و رجوع به بضاعت و بضاعت مزجات شود
