- بسکنه
نوایی از موسیقی:
مطربان ساعت بساعت بر نوای زیر و بم
گاه سروستان زنند امروز گاهی اشکنه
گاه زیر قیصران و گاه تخت اردشیر
گاه نوروز بزرگ و گه نوای بسکنه.
منوچهری، خنداندن. (دزی ج 1 ص 87) ، و ما بسمت فی الشیی، نچشیدم آن را. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، گماریدن یعنی چنان خندیدن که دندان پیشین برهنه شود. (دهار)
مطربان ساعت بساعت بر نوای زیر و بم
گاه سروستان زنند امروز گاهی اشکنه
گاه زیر قیصران و گاه تخت اردشیر
گاه نوروز بزرگ و گه نوای بسکنه.
منوچهری، خنداندن. (دزی ج 1 ص 87) ، و ما بسمت فی الشیی، نچشیدم آن را. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، گماریدن یعنی چنان خندیدن که دندان پیشین برهنه شود. (دهار)
