- بدریخت
- بدشکل، بدهیکل، زشت اندام
معنی بدریخت - جستجوی لغت در جدول جو
- بدریخت
- بدقیافه، زشت، دارای وضع ظاهری ناخوشایند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بدریخت بودن
بد قواره و زشت
بی نصیب، سیاه روز، تیره بخت، فلک زده، بیچاره
بدسرشت بد ذات بدنهاد مقابل خوش طینت
بدرفتار، زشت خصلت
بدساخته، بدساخته شده
زشت، بدقواره، بدترکیب
بدسرشت، بدنهاد
انسانیت، مردمی
بداندیش
بد اختر بی طالع بی اقبال شور بخت مقابل خوشبخت نیکبخت سعید سعادتمند
آغاز اول چیزی ابتدا. یا محکمه بدایت. دادگاه شهرستان
آغاز، اول چیزی، اول کار
بداختر، شوربخت، تیره بخت، نگون بخت، بی طالع
انسان بودن، انسانیت، مردمی، نوع انسان، تمام انسان ها
بداندیش، بدخواه
Down-And-Out, Unfortunate
обездоленный , несчастный
mittellos, unglücklich
бездомний , нещасний
bezdomny, nieszczęśliwy
一贫如洗的 , 不幸的
desamparado, infeliz
senza casa, sfortunato
desamparado, desafortunado
sans-abri, malheureux
kansloos, ongelukkig
ไม่มีบ้าน , โชคร้าย
tunawisma, malang
فحش , سيّئ السّمعة