معنی بدایت - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با بدایت
بدایت
- بدایت
- آغاز اول چیزی ابتدا. یا محکمه بدایت. دادگاه شهرستان
فرهنگ لغت هوشیار
بدایت
- بدایت
- آغاز کردن. (غیاث اللغات) ، بیماری که بحکم طبیب مقید نباشد. (آنندراج). بی پروای در مصلحت طبیب. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا