جدول جو
جدول جو

معنی بداکری - جستجوی لغت در جدول جو

بداکری
منسوب به بداکر و آن دهی است از اطراف بخارا و از آنست ابوجعفر رضوان بن سالم بداکری بخاری. (از لباب الانساب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خداکریم
تصویر خداکریم
(پسرانه)
خدا (فارسی) + مراد (عربی) نام یکی از سرداران کریمخان زند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بدکاری
تصویر بدکاری
بدکرداری، بدکار بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بلادری
تصویر بلادری
ویژگی کسی که بلادر بسیار استفاده می کرد، معجونی که از بلادر درست می کردند، کنایه از دیوانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بهادری
تصویر بهادری
دلیری، دلاوری، پهلوانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بشکاری
تصویر بشکاری
کشت کاری، زراعت، کشت وکار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بادسری
تصویر بادسری
عجب، تکبر، خودخواهی، برای مثال آنکه در او بادسری راه کرد / هم به پریدن سرش آگاه کرد (امیرخسرو۱ - ۱۱۶)، گردنکشی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بدکامی
تصویر بدکامی
بدخواهی، بداندیشی، بدکام بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بیداری
تصویر بیداری
بیدار بودن، کنایه از هوشیار بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فداکاری
تصویر فداکاری
عمل فداکاری، کاری که از فداکار سر می بزند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برابری
تصویر برابری
برابر بودن، هم وزن یا هم سر بودن، رو به رو شدن
برابری کردن: با کسی رو به رو شدن، دعوی هم سنگی و هم زوری کردن، ستیزه کردن، همدوش و هم ردیف بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باکتری
تصویر باکتری
موجود زندۀ تک سلولی با شکل های مختلف کروی، بیضی، میله ای و مارپیچی و دارای سیتوپلاسم و هسته که بعضی از انواع آن برای انسان، جانوران و گیاهان مضر و بیماری زاست
فرهنگ فارسی عمید
(بَ اُ غُ)
بداغوری. رجوع به بداغوری شود
لغت نامه دهخدا
(بَ)
بدکرداری. بدعملی. بدفعلی. بدفعالی. (فرهنگ فارسی معین) : قفوه،بدکاری. (منتهی الارب).
لغت نامه دهخدا
تصویری از برادری
تصویر برادری
اخوت وبرادر بودن، خویشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بدهکاری
تصویر بدهکاری
عمل بدهکار وامداری قرض داری مقابل بستانکاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بد کاری
تصویر بد کاری
بد کرداری بد عملی بد فعلی بد فعالی، شرارت، فسق فجور زنا لواط
فرهنگ لغت هوشیار
برابربودن تساوی، هموزنی همسنگی تساوی، همواری، همدوشی همسانی همردیفی، تطابق مطابق بودن معادل بودن، برابری سال 1340 هجری شمسی با 1381 هجری قمری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهادری
تصویر بهادری
دلیری یلی گردی شجاعت دلیری، جرا ت جسارت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بادبری
تصویر بادبری
باد صبا، باد برین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهداری
تصویر بهداری
وزارت خانه ای که بکارهای مربوط به بهداشت رسیدگی میکند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باکتری
تصویر باکتری
موجود ذره بینی، میکروب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آبداری
تصویر آبداری
شغل آبدار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیفکری
تصویر بیفکری
بی اندیشگی، لاابالیگریلاقیدی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیکاری
تصویر بیکاری
حالت و کیفیت بیکار بیشغلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیداری
تصویر بیداری
عمل بیدار بودن یقظه مقابل خواب، هوشیاری آگاهی
فرهنگ لغت هوشیار
معجونی که از بلادر ترتیب دهند، کسی که بلادر بسیار استعمال کند، کسانی که بجنون دچار میگشتند بلادری خوانده میشدند از قبیل ابوالحسن احمدبن یحیی بن جابربن داود بغدادی مولف کتاب فتوح البلدان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلاکاری
تصویر بلاکاری
شگفت کاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلاکشی
تصویر بلاکشی
عمل و حالت بلاکش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بشکاری
تصویر بشکاری
زراعت کاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آبداری
تصویر آبداری
آبدار بودن، شغل آبدار، طراوت، تازگی، نمدی نامرغوب که در سفرها مورد استفاده قرار می گرفت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از باکتری
تصویر باکتری
((تِ))
میکروب، موجود ریز ذره بینی که با چشم غیرمسلح دیده نمی شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بدهکاری
تصویر بدهکاری
عمل بدهکار، وامداری، قرض داری، مقابل بستانکاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بیکاری
تصویر بیکاری
بطالت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از برابری
تصویر برابری
انطباق، موازنه، تساوی
فرهنگ واژه فارسی سره