بشولیدن، پسوند متصل به واژه به معنای بشولنده، برای مثال کاربشولی که خرد کیش شد / از سر تدبیر و خرد بیش شد (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۸۵)برای مثال کاربشولی که خرد کیش شد / از سر تدبیر و خرد بیش شد (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۸۵)برای مثال کاربشولی که خرد کیش شد / از سر تدبیر و خرد بیش شد (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۸۵)برای مثال کاربشولی که خرد کیش شد / از سر تدبیر و خرد بیش شد (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۸۵)بشولیدن، پسوند متصل به واژه به معنای بشولنده، برای مِثال کاربشولی که خِرَد کیش شد / از سر تدبیر و خِرَد بیش شد (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۸۵)برای مِثال کاربشولی که خِرَد کیش شد / از سر تدبیر و خِرَد بیش شد (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۸۵)برای مِثال کاربشولی که خِرَد کیش شد / از سر تدبیر و خِرَد بیش شد (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۸۵)برای مِثال کاربشولی که خِرَد کیش شد / از سر تدبیر و خِرَد بیش شد (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۸۵)