جدول جو
جدول جو

معنی بجول

بجول
(اِ)
معظم و مکرم گردیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). بجاله، مانع رشد جسمی شدن: فلان بیماری او را چزاند، مایۀ سوختن و پژمرده شدن او شد
لغت نامه دهخدا