- بالرین
- رقاصه، رقصنده باله
معنی بالرین - جستجوی لغت در جدول جو
- بالرین ((لِ یَ))
- رقاصه حرفه ای
- بالرین
- زنی که باله می رقصد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
لایق تحسین
درخور آفرین، لایق تحسین، برای مثال تو تا زادی از مادر بافرین / پر از آفرین شد سراسر زمین (فردوسی۱ - ۳۹۷)
فرانسوی زیبا پونه خار گوله (گویش گیلکی) خارگله گربه گیا سنبل الطیب
بالشی را گویند که زیر سر نهند
بستر، بالش، آنچه در موقع خواب بر آن تکیه دهند، آن قسمت از بستر یا تختخواب که طرف سر و سینه واقع می شود
بالش، بستر
افتخار کردن، رشد کردن
مها بین منسوب به بلور ساخته شده از بلور بلوری، جلیدیه. یا دست بلورین. دستی که مانند بلور صاف و شفاف باشد
بلا گردان
بدین مناسبت بدین لحاظ از این رو علی هذا بدین سبب
چگونگی بیماری و حالت آن در مدت بستری بودن
نمو کردن نشو و نما کردن رشد کردن، فخر کردن مباهات کردن
رشد و نمو کردن چادری که درون آن از گاز پر سازند و به هوا رها کنند
میوه ای که از درخت بر آید بی آنکه گل کند و بهار دهد
وارسی کننده، کنترل کننده
دیگران
نیکوترین خوبترین، زیباترین جمیلترین، ستوده ترین
حرکت دهنده باد، فرشته ای که باد را حرکت دهد
باد از شمال وزد
ر (بارید بارد خواهد بارید ببار بارنده باران باریده بارش باراندن بارانیدن) فرود آمدن باران برف تگرگ و مانند آن