معنی بالین
- بالین
- بالش، بستر
واژههای مرتبط با بالین
بالین
- بالین
- بالشی را گویند که زیر سر نهند
بالین
- بالین
- کمکی دیوار و ستون، چوبی که پشت در نهند، کلون (نگارش کردی: بان)
بالین
- بالین
- بستر، بالش، آنچه در موقع خواب بر آن تکیه دهند، آن قسمت از بستر یا تختخواب که طرف سر و سینه واقع می شود
بالین
- بالین
- منسوب به بال
بالین
- بالین
- بستر، بالش، بالشت، متکا
بالین
- بالین
- بستر
بالیدن
- بالیدن
- افتخار کردن، رشد کردن
بالیه
- بالیه
- کهنه دیرینه
بالینی
- بالینی
- چگونگی بیماری و حالت آن در مدت بستری بودن
