معنی بالودن بالودن رشد و نمو کردن چادری که درون آن از گاز پر سازند و به هوا رها کنند رشد و نمو کردن چادری که درون آن از گاز پر سازند و به هوا رها کنند فرهنگ لغت هوشیار