- باشگونگی
- حالت باشگونه وارونه بودن، مباینت ضدیت
معنی باشگونگی - جستجوی لغت در جدول جو
- باشگونگی
- باژگونگی، واژگونگی، واژگون بودن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
واژگونگی، واژگونه بودن
سرنگون وارون
معکوس، مقلوب، واژگون
باژگون، برای مثال خاک پایت را زحل از دیده بر سر می نهد / آری آری هست دایم کار هندو باشگون (رکن الدین بکرانی - لغتنامه - باشگون)