معنی باژگونگی
- باژگونگی (نَ / نِ)
- حالت و چگونگی باژگونه. وارونی. وارونه بودن. واژگونه بودن: دل چون موضع دریافت است شادی نصیب او بود باز آنهمه باژگونگی از اهل دنیاست که ایشان شادی را بتن آرند و غم رابدل نهند. و اگر چنانکه از باژگونگی روزگار کاهلی بدرجتی رسد... بدان التفات ننماید. (کلیله و دمنه)
