جدول جو
جدول جو

معنی باریقون - جستجوی لغت در جدول جو

باریقون
یونانی شوکران سیکران بیخ تفت تودریون از گیاهان
تصویری از باریقون
تصویر باریقون
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

لاتینی بج از گیاهان درختچه ایست جزو گیاهان پیوسته گلبرگ از تیره زغال اخته ها دارای میوه ای قرمز و کوچک قاتل ابیه بج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اباریقون
تصویر اباریقون
بج
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از باریتون
تصویر باریتون
صدای مردانۀ بین صدای بم و صدای زیر، خواننده ای که چنین صدایی دارد، سازی که چنین صدایی دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غاریقون
تصویر غاریقون
نوعی قارچ که بر روی تنه یا درون بعضی درختان کهنه و سال خورده و پوسیده مانند درخت بلوط و انجیر می روید، در طب برای معالجۀ امراض معده، کبد، سپرز، قولنج و دفع سم به کار می رود، غاریقون، اغاریقون، آغاریقون
فرهنگ فارسی عمید
یونانی تازی گشته غارچ چمنی سماروغ دشتی قارچی از تیره بازیدیومیست ها که در جنگل ها و چمن زارها فراوان است و بیشتر بروی اشجار سال خورده می روید. این قارچ را به نام قارچ چمن نیز می نامند و دارای گونه های بسیار است که در برخی از آنها خوراکی و برخی مصارف دارویی دارند اغارقه قارچ صحرایی قارچ معمولی قارچ چمنی الطرثوث الاحمر الحلو اغاریقون. یا غاریقون ابیض. گونه ای غاریقون که بر روی تنه برخی گیاهان تیره کاج می روید این قارچ به صورت توده مخروطی شکل و مدور بر روی درختان مذکور ظاهر می شود. وزنش گاهی بالغ بر یک کیلوگرم می گردد و معمولا پوشیده از یک طبقه پوستی ضخیم و سخت می باشد، ماده موثر این قارچ صمغی به نام آگاریسین است. قارچ مذکور درای اثری مسهلی قوی است ولی فقط امروزه جهت رفع عرق شبانه مسلولان از آن استفاده می شود غرقو قرقو کمسه اغاریقون منق غاریقون طبی. یا غاریقون بلوط. گونه ای غاریقون که بر روی انواع بید و سفیدار و بلوط و راش می روید. از قطعات خشک شده این قارچ در زخم بندی و بریدگی ها و محل نیش زالو به جهت جلوگیری از جریان خون استفاده می کنند. قطعات خشک شده قارچ مزبور به نام آمادو موسوم است صونان قو قاو قارچ خون بند قارچ آتش زنه قارچ آتش افروز. یا غاریقون خوراکی. گونه ای غاریقون که در چمن زارها می روید و گاهی به جهت استفاده تغذیه در اروپا آن را کشت می دهند. این قارچ ها دارای پایه نسبتا ضخیم و استوانه یی شکل و کوتاه و سفید رنگ است. کلاهکش زرد کاهی رنگ و گاهی سفید یا خرمایی رنگ می باشد، پوست روی آن به آسانی کنده می شود و در زیر آن تیغه های نامساوی به نظر می آید. ابتدا رنگ نسج گیاهی زیر پوست آن سفید یا صورتی رنگ است و بعدا در مجاورت هوا تیره می شود. این قارچ دارای طعم مطبوعی است و معمولا به نام قارچ خوراکی موسوم است سماروغ سمارغ قارچ خوراکی. یا غاریقون طبی. غاریقون ابیض
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی است پاریگون در پیوند با پارگین از گیاهان گیاهی است بی ساقه و گل که در آبهای ایستاده بلا دهنده روید. برگش مانند برگ گردو و مایل به سیاهی است و گویی غبار بر آن نشسته است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بسلیقون
تصویر بسلیقون
یونانی تازی شده شاد اسپرم (ریحان) بادروج از گیاهان ریحان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آغاریقون
تصویر آغاریقون
برگرفته از یونانی چترک گونه ای غارچ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باسلیقون
تصویر باسلیقون
زیره کرمانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باریکان
تصویر باریکان
(پسرانه)
دماغه کوه (نگارش کردی: باریکان)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از باریسان
تصویر باریسان
(پسرانه)
نام قبیله ایی ازکردها (نگارش کردی: باسان)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از باریزان
تصویر باریزان
(دخترانه)
رواج، برکت (نگارش کردی: باژان)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آغاریقون
تصویر آغاریقون
چترک
فرهنگ واژه فارسی سره
یونانی تازی گشته سرنج اسرنج آذرگون اکسید ملحی سرب یعنی مخلوطی است از پر اکسید سرب و اکسید دو ظرفیتی سرب که دارای رنگ قرمزخوشرنگی است و در نقاشی مورد استفاده قرارگیرد سالیقون ساریقون آذرگون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جالیقون
تصویر جالیقون
پارسی تازی گشته جالیگون از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آغاریقون
تصویر آغاریقون
نوعی قارچ که بر روی تنه یا درون بعضی درختان کهنه و سال خورده و پوسیده مانند درخت بلوط و انجیر می روید، در طب برای معالجۀ امراض معده، کبد، سپرز، قولنج و دفع سم به کار می رود، غاریقون، اغاریقون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اغاریقون
تصویر اغاریقون
نوعی قارچ که بر روی تنه یا درون بعضی درختان کهنه و سال خورده و پوسیده مانند درخت بلوط و انجیر می روید، در طب برای معالجۀ امراض معده، کبد، سپرز، قولنج و دفع سم به کار می رود، اغاریقون، آغاریقون
فرهنگ فارسی عمید
لاتینی تازی گشته مس زرد، هفت جوش آمیزه ی: زر سیم مس سرب ارزیز آهن توتیا روی، هفت جوش که عبارت از آلیاژ فلز می باشد و آنها عبارتند از: طلا و نقره و مس و قلع و سرب و آهن و روی، مس زرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فسریقون
تصویر فسریقون
یونانی تازی گشته شنگرف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بایقوش
تصویر بایقوش
ترکی کوچ چغد جغد
فرهنگ لغت هوشیار
فلزی نقره ای رنگ در طبیعت بصورت سولفات یا کربنات باریوم وجود دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باریقی
تصویر باریقی
یونانی ک کف دریا از جانوران کف دریا
فرهنگ لغت هوشیار
ر (بارید بارد خواهد بارید ببار بارنده باران باریده بارش باراندن بارانیدن) فرود آمدن باران برف تگرگ و مانند آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زریقون
تصویر زریقون
شنجرف مصنوعی سریقون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سریقون
تصویر سریقون
یونانی شنگرف سوخته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باریدن
تصویر باریدن
فرود آمدن قطره های آب، دانه های برف یا تگرگ از آسمان، فروریختن چیزی مانند باران
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بایقوش
تصویر بایقوش
جغد، پرنده ای وحشی و حرام گوشت با چهرۀ پهن و چشم های درشت، پاهای بزرگ و منقار خمیده که در برخی از انواع آن در دو طرف سرش دو دسته پر شبیه شاخ قرار دارد، بیشتر در ویرانه ها و غارها به سر می برد و شب ها از لانۀ خود خارج می شود و موش های صحرایی و پرندگان کوچک را شکار می کند به شومی و نحوست معروف است، مرغ حق، پشک، چوگک، کلیک، چغو، هامه، کول، شباویز، مرغ شباویز، بیغوش، کنگر، کوف، کوکن، کلک، پش، پژ، مرغ شب آویز، بوف، کوچ، اشوزشت، بوم، آکو، پسک، مرغ بهمن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طریقون
تصویر طریقون
قمری: تلخوم از پرندگان قمری
فرهنگ لغت هوشیار
((یُ))
فلزی که در طبیعت به صورت کربنات و سولفات یافت می شود و آن به رنگ سفید مایل به زرد است. چگالی آن 6/3 است و هیچ گونه اهمیت صنعتی ندارد و مانند کلسیم آب را به آسانی تجزبه می کند. از غیرمحلول ترین اجسام است و چون اشعه ایکس از آن نمی گذرد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از باریدن
تصویر باریدن
((دَ))
فرود آمدن باران، برف، تگرگ و مانند آن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بایقوش
تصویر بایقوش
بوم، جغد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طریقون
تصویر طریقون
((طَ))
قمری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از باریوم
تصویر باریوم
فلزی نقره ای رنگ، نرم و سمی که در مجاورت هوا اکسید و در ۸۵۰ درجه حرارت ذوب می شود و املاح آن در طب و صنعت به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باریدن
تصویر باریدن
Pelt, Rain
دیکشنری فارسی به انگلیسی