دهی است از دهستان کاکی بخش خورموج شهرستان بوشهر. در 30هزارگزی جنوب خورموج و 4هزارگزی خاور رودمند در جلگه واقعست. هوایش گرم و 328 تن سکنه دارد. آبش از چاه و محصولش غلات، خرما و شغل مردمش زراعت و راهش فرعیست. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7). قریه ای است بیک فرسنگی شمال کاکی. (فارسنامۀ ناصری)
دهی است از دهستان کاکی بخش خورموج شهرستان بوشهر. در 30هزارگزی جنوب خورموج و 4هزارگزی خاور رودمند در جلگه واقعست. هوایش گرم و 328 تن سکنه دارد. آبش از چاه و محصولش غلات، خرما و شغل مردمش زراعت و راهش فرعیست. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7). قریه ای است بیک فرسنگی شمال کاکی. (فارسنامۀ ناصری)
بادرنگبویه، گیاهی یک ساله با برگ های بیضی دندانه دار، گل های بنفش و شاخه های باریک که گل آن مصرف دارویی دارد و برای عطرسازی هم به کار می رود، بادرو، ترنگان، ترنجان، بادرونه، بادرنجبویه
بادرَنگبویه، گیاهی یک ساله با برگ های بیضی دندانه دار، گل های بنفش و شاخه های باریک که گل آن مصرف دارویی دارد و برای عطرسازی هم به کار می رود، بادرو، تُرُنگان، تُرُنجان، بادرونه، بادرَنجبویه
بادرنگبویه، گیاهی یک ساله با برگ های بیضی دندانه دار، گل های بنفش و شاخه های باریک که گل آن مصرف دارویی دارد و برای عطرسازی هم به کار می رود، بادرو، ترنگان، ترنجان، بادرویه، بادرنجبویه
بادرَنگبویه، گیاهی یک ساله با برگ های بیضی دندانه دار، گل های بنفش و شاخه های باریک که گل آن مصرف دارویی دارد و برای عطرسازی هم به کار می رود، بادرو، تُرُنگان، تُرُنجان، بادرویه، بادرَنجبویه
فرفره، نوعی اسباب بازی کاغذی سبک و پره دار که بر اثر جریان باد دور خود می چرخد، یرمع، بادفر، پرپره، فرفروک، مازالاق بادبزن آنچه با وزش باد دور خود می چرخد
فِرفِرِه، نوعی اسباب بازی کاغذی سبک و پره دار که بر اثر جریان باد دور خود می چرخد، یَرمَع، بادفَر، پِرپِرِه، فَرفَروک، مازالاق بادبزن آنچه با وزش باد دور خود می چرخد
گیاهی علفی و خوش بو با برگ های ریز و شاخه های باریک و گل های سفید که بعضی از انواع آن مصرف دارویی دارد، اقحوان، بابونج، بابونک، تفّاح الارض، کوبل بابونۀ گاوی: در علم زیست شناسی نوعی بابونه با برگ های بریده، معطر و تلخ که بوته اش بزرگ تر از دیگر انواع آن است
گیاهی علفی و خوش بو با برگ های ریز و شاخه های باریک و گل های سفید که بعضی از انواع آن مصرف دارویی دارد، اُقحُوان، بابونَج، بابونَک، تُفّاحُ الاَرض، کوبَل بابونۀ گاوی: در علم زیست شناسی نوعی بابونه با برگ های بریده، معطر و تلخ که بوته اش بزرگ تر از دیگر انواع آن است
هرروزه، چیزی که انسان هر روز به آن احتیاج داشته باشد، از قبیل خوراک و پوشاک، برای مثال یکی جامه واین باد روزه ز قوت / دگر زاین همه بیشی و سیری است (سنائی - مجمع الفرس - بادروزه)
هرروزه، چیزی که انسان هر روز به آن احتیاج داشته باشد، از قبیل خوراک و پوشاک، برای مِثال یکی جامه واین باد روزه ز قوت / دگر زاین همه بیشی و سیری است (سنائی - مجمع الفرس - بادروزه)
لفظ هندی است بمعنی تار نقره که با طلا اندوده پهن سازند و جامه ها بدان بافند و پوشندۀ این قسم جامه را بادله پوش خوانند. سیدحسین خالص گوید: برخورد چنان گرم که آتش بدلم زد چون شعله سراپا ز طلا بادله پوشی. (آنندراج). قسمی از پارچۀ زری. اثر شیرازی گوید: سبز من شمع برافروخته آید بنظر چیرۀ بادله هرگاه گذارد بر سر. لفظ مذکور هندی است چه پارچۀ مذکور را در زمان صفویه از هند به ایران میبردند و بهمان اسم در ایران مشهور بوده و در اشعار آمده است. (فرهنگ نظام).
لفظ هندی است بمعنی تار نقره که با طلا اندوده پهن سازند و جامه ها بدان بافند و پوشندۀ این قسم جامه را بادله پوش خوانند. سیدحسین خالص گوید: برخورد چنان گرم که آتش بدلم زد چون شعله سراپا ز طلا بادله پوشی. (آنندراج). قسمی از پارچۀ زری. اثر شیرازی گوید: سبز من شمع برافروخته آید بنظر چیرۀ بادله هرگاه گذارد بر سر. لفظ مذکور هندی است چه پارچۀ مذکور را در زمان صفویه از هند به ایران میبردند و بهمان اسم در ایران مشهور بوده و در اشعار آمده است. (فرهنگ نظام).
بادآبله است که آبلۀ هلاک کننده باشد. (برهان) (آنندراج). همان بادآبله است. (شرفنامۀ منیری). بادآبله. (ناظم الاطباء). رجوع به بادآبله و بادلوطه شود، کنایه از چشم معشوق باشد. جامی گوید: چشم تو جادوست یا آهوست یا صیاد خلق یا دو بادام سیه یا نرگس شهلاست این ؟ (آنندراج). در غیاث بهمین معنی بادام سیه آمده است. رجوع به بادام سیه شود
بادآبله است که آبلۀ هلاک کننده باشد. (برهان) (آنندراج). همان بادآبله است. (شرفنامۀ منیری). بادآبله. (ناظم الاطباء). رجوع به بادآبله و بادلوطه شود، کنایه از چشم معشوق باشد. جامی گوید: چشم تو جادوست یا آهوست یا صیاد خلق یا دو بادام سیه یا نرگس شهلاست این ؟ (آنندراج). در غیاث بهمین معنی بادام سیه آمده است. رجوع به بادام سیه شود
پیله ابریشم فیلق، نوعی از ابریشم که هنوز آنرا از هم نگشاده باشند، خرقه درویشان که از پاره های رنگارنگ دوخته باشند مرقع، رقعه و پینه که درویشان بر خود دوزند، خال گوشتی که از بشره آدمی برآمده باشد اژخ مانندی که از چهره شخص بر آید، گل چشم مانندی که از طلا و نقره یا از ابریشم سازند و بر کلاه طفلان دوزند، نگین و مهر انگشتری نگینی که بصورت بادام باشد، هر جنس مطبوع و نفیس
پیله ابریشم فیلق، نوعی از ابریشم که هنوز آنرا از هم نگشاده باشند، خرقه درویشان که از پاره های رنگارنگ دوخته باشند مرقع، رقعه و پینه که درویشان بر خود دوزند، خال گوشتی که از بشره آدمی برآمده باشد اژخ مانندی که از چهره شخص بر آید، گل چشم مانندی که از طلا و نقره یا از ابریشم سازند و بر کلاه طفلان دوزند، نگین و مهر انگشتری نگینی که بصورت بادام باشد، هر جنس مطبوع و نفیس
روز بیست و دوم بهمن ماه. توضیح گویند هفت سال در ایران باد نیامد در این روز شبانی پیش کسری آمده گفت دوش آن مقدار باد آمده که موی بر پشت گوسفندان بجنبید پس در آن روز نشاطی کردند و خوشحالی نمودند و باین نام شهرت یافت. پارچه ای گرد و کوچک از چوب که هنگام رشتن و چرخانیدن دوک آن را بروی دوک نصب کنند، چرخ
روز بیست و دوم بهمن ماه. توضیح گویند هفت سال در ایران باد نیامد در این روز شبانی پیش کسری آمده گفت دوش آن مقدار باد آمده که موی بر پشت گوسفندان بجنبید پس در آن روز نشاطی کردند و خوشحالی نمودند و باین نام شهرت یافت. پارچه ای گرد و کوچک از چوب که هنگام رشتن و چرخانیدن دوک آن را بروی دوک نصب کنند، چرخ
گیاهی خوشبو و پر برگ با شاخه های سبز و باریک و برگ های ریز که دارای گل های سفیدی است و میان آن ها زرد است، در زمین های شنی و کنار آبگیرها می روید، بابونک، بانونج
گیاهی خوشبو و پُر برگ با شاخه های سبز و باریک و برگ های ریز که دارای گل های سفیدی است و میان آن ها زرد است، در زمین های شنی و کنار آبگیرها می روید، بابونک، بانونج