معنی بادوام بادوام استوار، محکم، مدغم، ستوار، مرصوص، متأکّد، مستحکم، درواخ، حصینپایدار، ویژگی آنچه زود فرسوده و نابود نشود تصویر بادوام فرهنگ فارسی عمید