یکی از شهرستانهای استان پنجم کشور است که سابقاً آن را پشتکوه می نامیده اند، این شهرستان در جنوب باختری استان واقع و حدود و مشخصات آن بشرح زیر است: از طرف شمال به بخشهای ایوان و سومار از شهرستان شاه آباد، از طرف شمال خاور و خاور به شهرستان خرم آباد (رود خانه صیمره حد طبیعی بین این شهرستان و شهرستان خرم آباد است)، از طرف جنوب به شهرستان دشت میشان استان ششم، از طرف جنوب باختری و باختر بکشور عراق، بواسطۀ وجود کبیرکوه و رشته های منشعبه از آن و پستی و بلندی هوای این شهرستان را به سه قسمت متمایز میتوان تقسیم نمود: 1- مناطق مرتفع کوهستانی 2- مناطق مرزی مهران و دهلران، 3- مناطق بخش آبدانان، دره شهر، شیروان چرداول و زرین آباد، مهمترین کوه شهرستان کبیرکوه است که در جهت شمال باختر به جنوب خاور کشیده شده، بخشهای بدره و دره شهر در دامنه های جنوب باختری آن واقع شده اند، رودخانه های شهرستان ایلام عموماً از کبیرکوه سرچشمه گرفته بر رود خانه صیمره و برخی از کشور ایران خارج و بعراق منتهی میشود، 1- رودخانه هائی که بصیمره میریزد عبارتند از: رود خانه سرآب که در بخش شیروان چرداول جاری است، و رود خانه سرآب کلاران و سره آب، زنجیر گسرو، رود خانه گنجه، رود خانه کلیم، رود خانه سیکان، دره شهر، شیخ مکان در بخش دره شهر، 2- رودخانه هائی که بدشت عراق منتهی میشوند عبارتند از: رود خانه کنجان چم، رود خانه گاوی، رود خانه چنگوله، رود خانه میوات، محصولات عمده شهرستان، گندم، جو، حبوبات، توتون و لبنیات است، در اکثر نقاط این شهرستان معدن نمک موجود است، شهرستان ایلام از ده بخش بنام چوار، صالح آباد، ارکاز، بدره، دره شهر (صیمره)، آبدانان، دهلران، مهران، زرین آباد و شیروان چرداول تشکیل شده، جمع قراء شهرستان 366 قریه است، جمعیت آن در حدود 105000 تن است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)، ایلام را سابقاً عیلام می گفته اند ایلام یا سوزیان دولت قدیم و همسایۀ کلاده و پایتخت آن شوش بود وسلاطین آن کلده و بابل را تسخیر کردند و در زمان داریوش این مملکت تشکیل ساتراپی داد، انزان، انشان، رجوع به ایران باستان پیرنیا و نیز رجوع به عیلام شود، عنوان سلاطین مغول ایران، (فرهنگ فارسی معین)، نام سلسله ای که در ایران سلطنت کردند از مغولان، ایلخان بودن، مقام و رتبۀ ایلخان، (فرهنگ فارسی معین)، رئیس ایل، (یادداشت بخط مؤلف)، ایل خان
یکی از شهرستانهای استان پنجم کشور است که سابقاً آن را پشتکوه می نامیده اند، این شهرستان در جنوب باختری استان واقع و حدود و مشخصات آن بشرح زیر است: از طرف شمال به بخشهای ایوان و سومار از شهرستان شاه آباد، از طرف شمال خاور و خاور به شهرستان خرم آباد (رود خانه صیمره حد طبیعی بین این شهرستان و شهرستان خرم آباد است)، از طرف جنوب به شهرستان دشت میشان استان ششم، از طرف جنوب باختری و باختر بکشور عراق، بواسطۀ وجود کبیرکوه و رشته های منشعبه از آن و پستی و بلندی هوای این شهرستان را به سه قسمت متمایز میتوان تقسیم نمود: 1- مناطق مرتفع کوهستانی 2- مناطق مرزی مهران و دهلران، 3- مناطق بخش آبدانان، دره شهر، شیروان چرداول و زرین آباد، مهمترین کوه شهرستان کبیرکوه است که در جهت شمال باختر به جنوب خاور کشیده شده، بخشهای بدره و دره شهر در دامنه های جنوب باختری آن واقع شده اند، رودخانه های شهرستان ایلام عموماً از کبیرکوه سرچشمه گرفته بر رود خانه صیمره و برخی از کشور ایران خارج و بعراق منتهی میشود، 1- رودخانه هائی که بصیمره میریزد عبارتند از: رود خانه سرآب که در بخش شیروان چرداول جاری است، و رود خانه سرآب کلاران و سره آب، زنجیر گسرو، رود خانه گنجه، رود خانه کلیم، رود خانه سیکان، دره شهر، شیخ مکان در بخش دره شهر، 2- رودخانه هائی که بدشت عراق منتهی میشوند عبارتند از: رود خانه کنجان چم، رود خانه گاوی، رود خانه چنگوله، رود خانه میوات، محصولات عمده شهرستان، گندم، جو، حبوبات، توتون و لبنیات است، در اکثر نقاط این شهرستان معدن نمک موجود است، شهرستان ایلام از ده بخش بنام چوار، صالح آباد، ارکاز، بدره، دره شهر (صیمره)، آبدانان، دهلران، مهران، زرین آباد و شیروان چرداول تشکیل شده، جمع قراء شهرستان 366 قریه است، جمعیت آن در حدود 105000 تن است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)، ایلام را سابقاً عیلام می گفته اند ایلام یا سوزیان دولت قدیم و همسایۀ کلاده و پایتخت آن شوش بود وسلاطین آن کلده و بابل را تسخیر کردند و در زمان داریوش این مملکت تشکیل ساتراپی داد، انزان، انشان، رجوع به ایران باستان پیرنیا و نیز رجوع به عیلام شود، عنوان سلاطین مغول ایران، (فرهنگ فارسی معین)، نام سلسله ای که در ایران سلطنت کردند از مغولان، ایلخان بودن، مقام و رتبۀ ایلخان، (فرهنگ فارسی معین)، رئیس ایل، (یادداشت بخط مؤلف)، ایل خان
عراق معرب آنست، به معنی ساحل و کنار دریا، (فرهنگ فارسی معین)، هر ساحل را بفارسی ایراه گویند، وعراق را هم بهمان اسم خوانند زیرا نزدیک بدریا است، این لفظ را عربها معرب کرده همزه اش را به عین و ها را بقاف عوض نموده عراق گفتند، (مراصدالاطلاع)، رجوع به معجم البلدان ذیل کلمه ایراهستان و ایرانشهر شود
عراق معرب آنست، به معنی ساحل و کنار دریا، (فرهنگ فارسی معین)، هر ساحل را بفارسی ایراه گویند، وعراق را هم بهمان اسم خوانند زیرا نزدیک بدریا است، این لفظ را عربها معرب کرده همزه اش را به عین و ها را بقاف عوض نموده عراق گفتند، (مراصدالاطلاع)، رجوع به معجم البلدان ذیل کلمه ایراهستان و ایرانشهر شود
قلعه ایست از قلاع ولایت لاریجان که ترکان خاتون در آن متحصن گردید، (از تاریخ مغول تألیف عباس اقبال ص 47) : ترکان را با حرمها به قلاع لارجان و ایلال فرستاد، (تاریخ جهانگشای جوینی ج 2 ص 199)، رئیس ایل، خان قبیله، (فرهنگ فارسی معین)، رجوع به ایلخانان ایران شود دهی است از دهات هزارجریب بخش دودانگه، (ترجمه سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو ص 164)
قلعه ایست از قلاع ولایت لاریجان که ترکان خاتون در آن متحصن گردید، (از تاریخ مغول تألیف عباس اقبال ص 47) : ترکان را با حرمها به قلاع لارجان و ایلال فرستاد، (تاریخ جهانگشای جوینی ج 2 ص 199)، رئیس ایل، خان قبیله، (فرهنگ فارسی معین)، رجوع به ایلخانان ایران شود دهی است از دهات هزارجریب بخش دودانگه، (ترجمه سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو ص 164)