معنی ایلاف ایلاف دوست کردنسازواری دادنعهد و شبه اجازهعهد و پیمان، قرار و مدار، موعد، عقد، قرار مدار، قول و قرار، بیعت تصویر ایلاف فرهنگ فارسی عمید