- ایفاد
- فرستادن روانه کردن فرستادن روانه کردن: ایفاد مراسله
معنی ایفاد - جستجوی لغت در جدول جو
- ایفاد
- فرستادن، گسیل داشتن، روانه کردن
- ایفاد
- فرستادن، روانه کردن، ایفاد مراسله
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نوادگان
یاری دادن، چیزی بخشیدن، زین ساختن
چیزی به کسی بخشیدن
خرده، ناکارایی
آفرینش، برپایی، گشایش، ساختن
نابود گردانیدن، نیست کردن، بی مال گشتن، به پایان رسیدن
جمع وفد، بالاهای کوه
آفریدن و هست نمودن
میخ کوبی
زایاندن زایانیدن
استوار کردن
بر افروختن، روشن کردن بر افروختن روشن کردن آتش افروختن
جور در آمدن، رده بستن
جمع یفع، کودکان بالیده گوالیدن کودک بالنده شدن کودک
شتاباندن به شتاب وا داشتن
ویدا کردن (وفا ویدایی) انجام پیمان انجام دسیاد به جای آوردن توختن بسر آوردن وعده بپایان بردن وعده، حق کسی را تمام دادن، بعهد وفا کردن
دسیاد دادن (دسیاد وعده)، ترسیدن، ترساندن بیم دادن سهم دادن ترساندن
در آوردن، ذکر نمودن، بیان کردن، فرود آوردن، وارد ساختن
آتش افروختن، روشن کردن آتش
فرزندزادگان، نوادگان، نبیرگان
آفریدن، هست کردن، به وجود آوردن
نابود کردن، نیست کردن، تمام کردن، به آخر رساندن، به پایان رسیدن، سپری گشتن، بی توشه شدن، فرستادن، روانه کردن
بند کردن، کسی را زندانی کردن، عطا دادن، بخشیدن چیزی به کسی
جمع حافد و حفد، فرزند زادگان، نوادگان، یاران، خادمان
زایاندن، زایانیدن
فرستادن، روانه کردن
برافروختن، آتش افروختن
وفا کردن، حق کسی را تمام دادن
بیم دادن، ترساندن
وارد ساختن، داخل کردن، خرده گرفتن، اعتراض کردن، خرده گیری، مفرد ایرادات
ایراد بنی اسراییلی: خرده گیری به قصد بهانه جویی در مورد کارهای غیرمهم
ایراد بنی اسراییلی: خرده گیری به قصد بهانه جویی در مورد کارهای غیرمهم