جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با ایقاد

ایقاد

ایقاد
بر افروختن، روشن کردن بر افروختن روشن کردن آتش افروختن
ایقاد
فرهنگ لغت هوشیار

ایقاد

ایقاد
از ’وق د’، آتش افروختن. (منتهی الارب) (آنندراج) (تاج المصادر بیهقی) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی، ص 24) (از اقرب الموارد) ، انبوهی از هر درخت که باشد حتی نخلستانی را هم ایکه گویند. (آنندراج) (منتهی الارب). و رجوع به ایک شود.
- اصحاب الایکه، اهل آن شهر (مدین را خداوند، اصحاب الایکه خواند. (قصص الانبیاء ص 94). رجوع به همین کلمه شود
لغت نامه دهخدا