پایمال کردن، شایگان آوردن، سپردن، وا داشتن به کاری، نا دانسته بسپردن، دادن بکسی چیزی را، بر کار نادانسته و ناپیدا فرمودن کسی را، قدم بر جای قدمی دیگر نهادن، باز گردانیدن قافیه ای دوبار، از بین بردنپایمال کردن، شایگان آوردن، سپردن، وا داشتن به کاری، نا دانسته بسپردن، دادن بکسی چیزی را، بر کار نادانسته و ناپیدا فرمودن کسی را، قدم بر جای قدمی دیگر نهادن، باز گردانیدن قافیه ای دوبار، از بین بردن