جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با اهداء

اهداء

اهداء
هدیه فرستادن و دادن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). هدیه و تحفه فرستادن. (غیاث اللغات) (آنندراج). هدیه فرستادن. (تاج المصادر بیهقی) (مجمل).
لغت نامه دهخدا

اهداء

اهداء
کوزپشت. (منتهی الارب) ، بر آب خواندن یا آوردن گوسپند را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

ابداء

ابداء
آشکارکردن، پیداکردن، آفریدن، دندان نو بر آوردن آغاز کردن آغازیدن ابتدا کردن شروع کردن سر کردن سر گرفتن ابتداء، کارنو و نخستین آوردن نو آفریدن، آشکار کردن پیدا کردن چیزی را
فرهنگ لغت هوشیار

ارداء

ارداء
نابود کردن نیست گرداندن از میان بردن، یاری دادن، یارشدن، تباهیدن، هیچ کارگی، ستون نهادن هک کردن هک ساختن نابود کردن نیست گردانیدن
فرهنگ لغت هوشیار