- اکاء (اِ)
اکاءه. ارادۀ کاری کردن و ناگهان بعلت رسیدن شخصی از آن ترسیدن و از ارادۀ خود بازماندن و بددلی کردن. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). و رجوع به اکاءه شود، دهقان ساکن یک ده که سهمی از زمینهای دایر ندارد و برای کار کردن به دیه های مجاور می رود. ج، اکره. (فرهنگ فارسی معین)
وثیقه گرفتن از قرض خود به گواهان. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، گرانمایگان، جوانمردان. (فرهنگ فارسی معین)
وثیقه گرفتن از قرض خود به گواهان. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، گرانمایگان، جوانمردان. (فرهنگ فارسی معین)
