معنی اکاف
- اکاف
- پالان، پالان دوز، خوی گیر
واژههای مرتبط با اکاف
اکاف
- اکاف
- پالان ستوران
اکاف
- اکاف
- گلیم ستبر که در زیر پالان بر پشت خر نهند و به پارسی خوی گیر و عرق گیر نیز گویند. ج، اُکُف. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). گلیم زیر پالان. ج، اَکِفَه و اُکُف. (از اقرب الموارد).
اکاف
- اکاف
- خوی گیرساز و عرق گیرساز. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
اداف
- اداف
- گوش، نره
اذاف
- اذاف
- نره
اساف
- اساف
- ویژه نام بتی بر صفا نزدیک مکه، شوره زار
اسکاف
- اسکاف
- کفشدوز
اشکاف
- اشکاف
- گنجه، کمد، اشکاب، محفظه، قفسه، دولابجه
اکناف
- اکناف
- پناهاندن، پناه ها، کنارها
