جدول جو
جدول جو

معنی انفاذ - جستجوی لغت در جدول جو

انفاذ
روان گردانیدن روانه کردن فرستادن فرمان گستری در گذرانیدن دستینه نهادن روان کردن امر اجرا کردن حکم انجام دادن فرمان: در انفاذ امر عالی ساعی خواهم بود، در گذرانیدن کار، فرستادن روانه کردن گسیل داشتن راهی کردن، اجرای حکم، ارسال اعزام فرستادگی، جمع انفاذات
فرهنگ لغت هوشیار
انفاذ
روان کردن، فرستادن، اجرا کردن حکم و فرمان
تصویری از انفاذ
تصویر انفاذ
فرهنگ فارسی عمید
انفاذ
((اِ))
اجرا کردن فرمان، امضای عهد نمودن، فرستادن
تصویری از انفاذ
تصویر انفاذ
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از انباذ
تصویر انباذ
کم و اندک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتفاذ
تصویر انتفاذ
رخنه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انقاذ
تصویر انقاذ
یکسو گردانیدن، نجات دادن، رهانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انفاه
تصویر انفاه
مانده گردانیدن کم دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انفان
تصویر انفان
دراز بینی پوزه دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انفال
تصویر انفال
غنیمتها که از کفار گیرند، هبه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انفاق
تصویر انفاق
درویش گردیدن، بی چیز شدن، نفقه دادن، خرج کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انفاغ
تصویر انفاغ
جمع نفس، دم ها کوالیدن (حرف زدن کودک)، نو آموختن نوآموزی، شوخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انفاس
تصویر انفاس
جمع نفس، دمها، نفسها، روانها، آوازها، سخنها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انفار
تصویر انفار
رمانیدن، چیر فرمانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انفاد
تصویر انفاد
نابود گردانیدن، نیست کردن، بی مال گشتن، به پایان رسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انقاذ
تصویر انقاذ
رهانیدن، نجات دادن، جدا کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انفاس
تصویر انفاس
نفس ها، دم ها، زمانهای کوتاه، جمع واژۀ نفس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انفاد
تصویر انفاد
نابود کردن، نیست کردن، تمام کردن، به آخر رساندن، به پایان رسیدن، سپری گشتن، بی توشه شدن، فرستادن، روانه کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انفاق
تصویر انفاق
دادن یا بخشیدن مال به کسی، نفقه دادن به کسی، خرج کردن مال، بی چیز شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انفال
تصویر انفال
هشتمین سورۀ قرآن کریم، مدنی، دارای ۷۵ آیه، بدر، در فقه نفل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انقاذ
تصویر انقاذ
((اِ))
رهانیدن، نجات یافتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انفال
تصویر انفال
جمع نفل، غنیمت ها، بهره ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انفاق
تصویر انفاق
((اِ))
نفقه دادن، هزینه کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انفاس
تصویر انفاس
جمع نفس، دم ها، نفس ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انفاد
تصویر انفاد
((اِ))
نابود کردن، به پایان رسانیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نفاذ
تصویر نفاذ
جاری بودن امر و حکم، فرو رفتن و گذشتن چیزی از چیز دیگر مثل فرو رفتن تیر در هدف و گذشتن از آن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نفاذ
تصویر نفاذ
روائی، جریان، درگذر زندگی، نفوذ، تاتیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نفاذ
تصویر نفاذ
((نِ))
فرو رفتن و درگذشتن چیزی از چیز دیگر، جاری شدن فرمان، عبور کردن تیر از نشانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نفاذ
تصویر نفاذ
بسیار نافذ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انفاذات
تصویر انفاذات
جمع انفاذ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انفاذ داشتن
تصویر انفاذ داشتن
ارسال داشتن فرستادن
فرهنگ لغت هوشیار