معنی انفاق انفاق دادن یا بخشیدن مال به کسی، نفقه دادن به کسی، خرج کردن مال، بی چیز شدن تصویر انفاق فرهنگ فارسی عمید
انفاق انفاق درویش گردیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). درویش شدن. (تاج المصادر بیهقی) (آنندراج) (مؤید الفضلاء). بی چیز شدن و بپایان رسیدن توشه. (از اقرب الموارد). لغت نامه دهخدا
انفاق انفاق روغن زیتون تازه. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). روغن زیتون نارسیده. (فهرست مخزن الادویه) (از نشوء اللغه ص 48). روغن زیتون سبز و نارس. (یادداشت مؤلف) : انفاق یا زیت انفاق روغنی باشد که از غورۀ زیتون کشند یعنی از زیتونی سبز. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). - زیت انفاق، زیتون نارس. (فرهنگ فارسی معین). لغت نامه دهخدا
اخفاق اخفاق غنودن، افت ستاره، ناکامی، کم شدن دارایی بی مراد باز گشتن جوینده ماء یوس شدن، غزا کردن و غنیمت نیافتن فرهنگ لغت هوشیار