- انطفا
- خاموش شدگی، فرو نشستگی
معنی انطفا - جستجوی لغت در جدول جو
- انطفا
- خاموش شدن، فرونشستن آتش
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
فرو نشستن خاموش شدن فرو مردن در گذشتن مردن خاموش شدن (آتش) فرو نشستن (آتش) فرو مردن، خاموشی فرو نشستگی
نیست گشتن از میان رفتن نابودی، روی گرداندن از خود خواهی نیست شدن از میانرفتن، نیستی نابودی
نوردیده شدن پیچیده شدن نوشته شدن طی شدن، در برداشتن حاوی بودن
متهم کردن کسی را
از میان رفتن، نیست شدن
درنوردیده شدن، پیچیده شدن، طی شدن
گزین کردن، برگزیدن، کسی را برگزیدن و مورد محبت قرار دادن
اطفا آتش، فرو نشاندن آن تا سرد شود، فرو نشاندن، خاموش کردن، فرو نشاندن خاموش کردن، فروکشتن آتش و چراغ: اطفا نایره شهوت
خاموش کردن، فرونشاندن آتش