جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با انطفاء

انطفاء

انطفاء
فرو نشستن خاموش شدن فرو مردن در گذشتن مردن خاموش شدن (آتش) فرو نشستن (آتش) فرو مردن، خاموشی فرو نشستگی
فرهنگ لغت هوشیار

انطفاء

انطفاء
فرومردن آتش. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی). فرومردن آتش و چراغ. (مجمل اللغه). خاموش شدن آتش. (از اقرب الموارد). فرونشستن. خاموش شدن. بمردن. مردن. خاموش گشتن چراغ. طفوء. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

انتفاء

انتفاء
نیست شدن، از میان رفتن، نیستی، نابودی ،دور شدن، یکسو گردیدن
انتفاء
فرهنگ لغت هوشیار

انطواء

انطواء
در برگیری، چنبر زدن، در نور دیدگی به پایان رسیدن، تک و تنهایی نوردیده شدن پیچیده شدن نوشته شدن طی شدن، در برداشتن حاوی بودن
فرهنگ لغت هوشیار