جدول جو
جدول جو

معنی انطفا

انطفا(اِ تِ)
فرومردن آتش چراغ. (غیاث اللغات). خاموش شدگی. فرونشستگی. (ناظم الاطباء). خاموشی:
جان ناری یافت از وی انطفا
مرد، پوشید از قبای او قبا.
مولوی.
و رجوع به انطفاء شود، در تهیه و آمادگی ساز و سامان سفر درآمدن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). آمادۀ سفر شدن. (آنندراج). تهیه و آمادگی ساز و سامان سفر گرفتن. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا