شعر که در تناشد خوانند. (منتهی الارب) (آنندراج). شعر که در تناشد و مشاعره خوانند. (ناظم الاطباء). نشید. شعری که در میان قوم بعضی برای بعضی می خوانند. (از اقرب الموارد). شعر خوانده شده. (یادداشت مؤلف). ج، اناشید. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد)
شعر که در تناشد خوانند. (منتهی الارب) (آنندراج). شعر که در تناشد و مشاعره خوانند. (ناظم الاطباء). نشید. شعری که در میان قوم بعضی برای بعضی می خوانند. (از اقرب الموارد). شعر خوانده شده. (یادداشت مؤلف). ج، اناشید. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد)
چیدن، چیدن گل، بالای هم چیدن، روی هم گذاشتن، انباشتن، فراهم آوردن، کنایه از آفریدن، آفرینش، برای مثال بودنت در خاک باشد یافتی / همچنان کز خاک بود انبودنت (رودکی - ۵۲۱)
چیدن، چیدن گل، بالای هم چیدن، روی هم گذاشتن، انباشتن، فراهم آوردن، کنایه از آفریدن، آفرینش، برای مِثال بودنت در خاک باشد یافتی / همچنان کز خاک بود انبودنت (رودکی - ۵۲۱)
پوشاندن چیزی با مالیدن چیز دیگر به روی آن، مثل کاهگل مالیدن به بام یا دیوار، آب زر یا آب نقره دادن به فلزات و شیره یا روغن مالیدن به چیزی، اندود کردن، برای مثال چو خرما به شیرینی اندوده پوست / چو بازش کنی استخوانی در اوست (سعدی۱ - ۳۸)
پوشاندن چیزی با مالیدن چیز دیگر به روی آن، مثل کاهگل مالیدن به بام یا دیوار، آب زر یا آب نقره دادن به فلزات و شیره یا روغن مالیدن به چیزی، اندود کردن، برای مِثال چو خرما به شیرینی اندوده پوست / چو بازش کنی استخوانی در اوست (سعدی۱ - ۳۸)
گره آسان گشای چون گره ازاربند و مانند آن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). گرهی که گشودن آن آسان باشد چنانکه از یکی از دو طرف آن بکشند باز شود. (از اقرب الموارد). گرهی باشد که زود آسان گشاده شود. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). گره که به شلوار بندند. گره که بر ازار بندند. (مهذب الاسماء). گره سست. گره که با کشیدن باز شود. (یادداشت مؤلف). ج، اناشیط. (از اقرب الموارد) ، پیکان از تیر و نیزه بیرون کشیدن. از اضداد است. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج). سنان از نیزه و پیکان از تیر و شمشیر از دسته بیرون کردن. (تاج المصادر بیهقی). چیزی را از چیزی بیرون کردن. (از اقرب الموارد) ، خار برآوردن بهمی ̍. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
گره آسان گشای چون گره ازاربند و مانند آن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). گرهی که گشودن آن آسان باشد چنانکه از یکی از دو طرف آن بکشند باز شود. (از اقرب الموارد). گرهی باشد که زود آسان گشاده شود. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). گره که به شلوار بندند. گره که بر ازار بندند. (مهذب الاسماء). گره سست. گره که با کشیدن باز شود. (یادداشت مؤلف). ج، اناشیط. (از اقرب الموارد) ، پیکان از تیر و نیزه بیرون کشیدن. از اضداد است. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج). سنان از نیزه و پیکان از تیر و شمشیر از دسته بیرون کردن. (تاج المصادر بیهقی). چیزی را از چیزی بیرون کردن. (از اقرب الموارد) ، خار برآوردن بُهمی ̍. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
انگوژه از شیره ها صمغی است که از گیاه انگدان گیرند و بان صمغ انجدان نیز گویند و آن بصورت دانه های صمغی بدرشتی یک نخود تا یک گردو دیده میشود و برنگهای زرد قهوه یی و خاکستری و طعمش گس و تلخ و زننده و بویش شبیه سیر است، گردو
انگوژه از شیره ها صمغی است که از گیاه انگدان گیرند و بان صمغ انجدان نیز گویند و آن بصورت دانه های صمغی بدرشتی یک نخود تا یک گردو دیده میشود و برنگهای زرد قهوه یی و خاکستری و طعمش گس و تلخ و زننده و بویش شبیه سیر است، گردو